سلام و وقت بخیر
یک پرسش در خصوص بررسی لایحه تأخیرات پیمانکار داشتم.
در زمان تحلیل تاخیرات، آیا لازم است مدت تاخیر هر فعالیت بهصورت جداگانه و در مقایسه با برنامه زمانبندی مصوب بررسی شود و سپس تاخیرات منتسب به کارفرما نیز بهطور مستقل نسبت به همان برنامه مصوب ارزیابی گردد؟
بهعنوان مثال، اگر پیمانکار در یکی از فعالیتهای اولیه پروژه دچار تاخیر شود و در نتیجه آن، برخی از اقدامات کارفرما مانند تأمین یا خرید مصالح نیز با تاخیر مواجه گردد، در چنین شرایطی نحوه محاسبه مدت تاخیرات منتسب به هر یک از طرفین چگونه باید انجام شود؟
پیشاپیش از راهنمایی و زمانی که برای پاسخگویی اختصاص میدهید سپاسگزارم.
پاسخ سوالسلام و وقت بخیر
آیا این الزام از سوی کارفرما تعیین شده است که مدلسازی تاخیرات بر مبنای برنامه زمانبندی مصوب اولیه انجام شود؟
در صورت چنین الزامی، لازم است اشاره شود که این روش که با عنوان IAP یا Impacted As-Planned شناخته میشود، از نظر فنی و حقوقی روش مناسبی برای تحلیل تاخیرات نیست و در بسیاری از موارد در مراجع داوری و قضایی مورد پذیرش قرار نمیگیرد.
علت اصلی این موضوع آن است که روش IAP امکان مدلسازی همزمان تاخیرات کارفرما و پیمانکار، ردیابی تغییرات مسیر بحرانی بر اساس شرایط واقعی پروژه و تحلیل تاخیرات همزمان را فراهم نمیکند.
از سوی دیگر، انجام مدلسازی بر روی برنامه زمانبندی اولیه معمولاً منجر به نتایجی میشود که با واقعیت اجرایی پروژه انطباق کافی ندارد و در نتیجه نیاز به دستکاریهای متعدد در دادهها و فعالیتها بهوجود میآید تا تحلیل ظاهراً معتبر به نظر برسد.
بنابراین، توصیه میشود حتیالامکان از روش IAP استفاده نشود.
در صورتی که کارفرما بر استفاده از این روش اصرار داشته باشد، پیشنهاد میشود از روش ترکیبی (Combined IAP) استفاده شود؛ به این صورت که ابتدا تاخیرات منتسب به کارفرما و پیمانکار هر دو، بر اساس زمان و ترتیب وقوع مدلسازی شوند تا حداقل بتوان تغییرات مسیر بحرانی را با توجه به تقدم و تاخر رویدادها و میزان مصرف شناوری ارزیابی کرد.
سپس، با استفاده از مدلسازی مجزای تاخیرات کارفرما بر روی برنامه اولیه که با عنوان EDE-IAP (Employer Delay Events – IAP) شناخته میشود و مقایسه آن با حالت ترکیبی، وضعیت همزمانی تاخیرات نیز مشخص گردد. البته باید توجه داشت که تمامی نتایج حاصل از این روشها تقریبی هستند و در پروژههایی که تغییرات اجرایی متعدد و قابل توجهی دارند، ممکن است خروجی مدلسازی هیچگونه همخوانی واقعی با شرایط میدانی پروژه نداشته باشد.