متن سوال

- چرا باید مدیریت ساخت را یاد بگیریم؟
- آیا مدیریت پروژه عمومی جوابگوی صنعت ساخت نیست؟ 
- تفاوت مدیریت ساخت و مدیریت پروژه چیست؟

پاسخ سوال

مدیریت پروژه عمومی بر انتقال مهارت‌های بین‌صنعتی مانند برنامه‌ریزی، مسیر بحرانی (Critical Path)، تیم‌سازی، رهبری و ارتباطات متمرکز است. این مهارت‌ها قابلیت اجرا در طیف متنوعی از صنایع از جمله فناوری اطلاعات، بهداشت، تولید و... را دارند. فلسفه این رویکرد، ایجاد چهارچوبی عمومی برای مدیریت پروژه در تمامی زمینه‌هاست.
اما صنعت ساخت استثناست.
در پروژه‌های صنعت ساخت (ساختمانی، زیرساختی و صنعتی)، برخلاف سایر صنایع، موفقیت پروژه قبل از آنکه به ابزارهای تکنیکی مدیریت پروژه وابسته باشد، به انتخاب صحیح ساختارهای قراردادی و حقوقی در همان ابتدای کار بستگی دارد. روش اجرا و تحویل پروژه (Project Delivery Method) و ساختار قراردادی متناظر با آن، اساس تمامی تصمیمات، روابط ذی‌نفعان و حتی ابزارهای کنترلی بعدی را تشکیل می‌دهد.
اگر این انتخاب بنیادین در ابتدای پروژه به درستی صورت نگیرد:
- برنامه‌ریزی بی‌اثر خواهد شد؛
- مدیریت هزینه بی‌معنا خواهد بود؛
- کنترل زمان عملیاتی نخواهد شد؛
- حتی رهبری و تیم‌سازی نیز در ساختاری قراردادی که مسئولیت‌ها را به روشنی مشخص نکرده‌اند، بی‌ثمر باقی می‌مانند.
اینجاست که ضعف استانداردهای عمومی مدیریت پروژه نمایان می‌شود. این استانداردها در بهترین حالت، اشاره‌ای سطحی به مدیریت قرارداد دارند و قادر به پاسخ‌گویی به نیازهای حاکمیتی، قراردادی و حقوقی صنعت ساخت نیستند. به همین دلیل در دنیا، رشته‌ای مستقل به نام مدیریت ساخت (Construction Management) ایجاد شده که نقطه تمایز اصلی آن، تسلط بر ساختارهای قراردادی و راهبری حقوقی پروژه‌هاست و یکی از اصلی‌ترین وظایف مدیر ساخت (Construction Manager) راهبری قرارداد (Contract Administration) است. موضوعی که باعث ایجاد 4 محدوده دانشی کلیدی برای مدیران پروژه‌های صنعت ساخت شده است:
۱. دانش فنی مدیریت ساخت
۲. دانش قراردادی مدیریت ساخت
۳. دانش حقوقی مدیریت ساخت
۴. دانش راهبری مدیریت ساخت
برای اطلاعات بیشتر مقاله راهکار و مسیر اصولی توسعه شغلی در مدیریت ساخت را مطالعه کنید.


“ بزرگترین و تخصصی‌ترین رویداد مدیریت ساخت کشور ” جزئیات رویداد